وصل نیستم به هیچ کجای هستی.

واهمه ندارم از مرگ،

دلبستگی ندارم به زندگی.

مرا چیزی برای از دست دادن نیست.

اما بعد از آن داغ که بر زندگیمان نازل شد آنجا که رهایی از جسم را نزدیک میبینم میترسم.

تنها چیزی که آن ثانیه فکر میکنمش تو هستی و لاغیر.

تجسم میشود در ذهنم حالتْ بعد از من....

خدایا!

 مرا نه به برای خودم و وابستگی هایم،

نه برای دوستانم یا آشنایانم، 

مرا فقط و فقط به خاطر تجسمِ حالش بعد از من  حفظ کن برایش...

و آن دم که لحظه ای در دل ،نبودم را به بودنم ترجیح داد آنی جانم را بگیر.آنچنانی که دَمَم را بازدمی نباشد.

آمین.


بیتا