همینیم که هستم!

من یه اخلاق خیلی بد دارم که وقتی دو سه ساعت حرف نزنم دهنم دیگه بسته میشه!

لال میشم!

دیگه دلم نمیخواد حرف بزنم.

عصبی میشم!

نمیدونم به خاطر اینکه تو اون مدتی که حرف نمیزنم به چیزایی فکر میکنم که ناراحتم میکنه یا دلیل دیگه ای داره!چون خیلی اوقات فکر خاصی هم نمیکنم اما اگر مدت طولانی صحبت نکنم میرم تو لَک....

نمیدونم بقیه هم همیجوری هستن یا نه!

اما این جز اخلاقایی نیست که سلیقه ای باشه و بتونم تغییرش بدم،چون دست خودم نیست.پس همینیم که هستم!

اما شاید اگر شرایط تغییر کنه این  اخلاق منم عوض بشه!


دلتنگتم عزیزم

*گندم:

این کوچه باغ ها....

نمه باران....

این برگ های هزار رنگ خیس خورده....

بوی خاک....

این هوای پاییزی....

کلافه ام میکند!

وقتی تو را در کنارم حس نمیکنم،

انوقت است که جیب هایم جور نبودنت را میکشند 

و شال گردنی که پر میشود از نفس های دلتنگی  

پاییزِ من

*گندم:

در روزهایی که رنگها پاییز را خلق میکنند،

سهم من سیاهی مطلق است.

و موسیقی جاری،

صدای خش خش برگ های وجودم.

که رهگذان این حوالی بی رحمانه و سنگدلانه 

قدم میزنند،

و از این موسیقی لذت میبرند!

:(

تو بعضی قضایا همه اظهار دلسوزی و نگرانی میکنن اما تنها کسی که واقعا داره ضربه میخوره و تحت فشاره تو هستی چون هر دو طرف ازت توقع دارن که برای رضایتشون کاری انجام بدی که البته از رو دلسوزیه، اما تنها کسی که هیچ کاری از دستش برنمیاد بازم تو هستی! شاید برای همینم باشه که بیشتر خودتو عذاب میدی!

برای اینکه احساس میکنی در عین وجود ادمایی که برات دلسوز و نگرانن، تنهایی!!!!

*زشت ترین راستگویی تعریف انسان از خودش می باشد

امام علی (ع)


یه جا خوندم:

مرد ها مخلوقات عجیبی هستند

اگر با او خوب رفتار کنید او به شما خواهد گفت که اسیر عشق او شده اید 

 اگر خوب رفتار نکنید او به شما خواهد گفت که مغرور و متکبر هستید

 اگر با او بحث کنید او شما را لجوج و خیره سر خواهد خواند

 اگر آرام باشید « بحث نکنید » او شما را خنگ خواهد خواند

 اگر از او باهوش تر باشید او خود را می بازد

 اما اگر او از شما باهوش تر باشد او قطعا" شخص بزرگی " است 

 اگر او را دوست نداشته باشید او برای بدست آوردن شما تلاش خواهد کرد 

 اگر عاشق او باشید او تلاش خواهد کرد از دست شما فرار کند 

 اگر با او در مورد مشکلاتتان صحبت کنید او به شما خواهد گفت که این حرفها آزار دهنده است 

 اگر درباره مسائل خود با او صحبت نکنید او خواهد گفت که شما به او اعتماد ندارید 

 اگر شما قرار خود را با او لغو کنید شما غیر قابل اعتماد خواهید شد

 اما اگر او اینکار را بکند ، حتما با مشکل مهمی مواجه شده است

 اگر شما امتحاناتتان را خوب بدهید شما شانس داشته اید

 اما نتایج امتحانات او خوب باشد به خاطر هوش بالا و استعدادش هست

 اگر او را آزار دهید شما شخصی ظالم و بی رحمی هستید 

 اما اگر او شما را آزار بدهد شما آدم خیلی حساسی هستید ...  

طعمی آشنا...

گاهی زندگی چقدر سخت میشه....وقتی تمام دلخوشیت میشه کسی که باورت نداره! وقتی تلاشات بی فایده میشه! وقتی کم میاری!!!

گاهی زندگی چقدر تلخ میشه.....وقتی تو ساده تر از نقاشیه کودکانه ای باشی اما قدر یه کتاب هزار صفحه ای فلسفه سخت بدوننت!!!

وقتی احساس هاس قدیمی دوباره سرباز میکنن و دلت یه دنیا میگیره......

طعم آشنا و تلخ تنهایی.....

سفر

سفر،

از اولین قدمی که در جاده برمی داری،

یا از اولین لباسی که در چمدان می گذاری،

و یا از آخرین خداحافظی شروع نمی  شود!

سفر از وقتی آغاز می شود که حس می کنی

اگر بروی.....

دلت تنگ خواهد شد!!!


*میلاد تهرانی*

1.گندمی کوچکم

عزیزم!

بهانه نگیر!

دلم تحمل بی تابیت را ندارد!

همین روزها برمیگردی کنارم.....

نگران نباش!

گوشه چادرم را رها کن.

خیلی زود برمیگردم و در آغوش میکشم عطر شادابیت را....



*گندمی کوچکم:صحبت هایی با کودک درونم با قسمتی از وجودم که پیدا نیست...

**پاییز.....داره دیونم میکنه......

فرض میکنیم

*گندم:

فرض میکنیم تو بشی همه ی زندگی من ،و من همه ی زندگی تو!

 بشویم خوشبخترین عالم!

 جانمان برای هم دربرود!

اسپند دود کنیم برای هزارن چشمی که دنبال خوشیمان هستند!

فرض میکنیم آنقدر برای هم شیرین باشیم که قند خونمان بزند بالا! شیرینیش دل همه را بزند جز خودمان!

هر روز با فکر پیدا کردن راهی جدید و متفاوت برای خوشحال کردن همدیگه چشم باز کنیم!

فرض میکنیم همیشه برای هم تازگی داریم تا ابد.

آرامش میشود بخش جدا ناشدنی زندگیمان....

فرض میکنیم همه اینها حقیقی بشود.

فرض است دیگر به هیچ جای دنیا برنمیخورد که!

اما چه دنیای میشود آن دنیای که "فرض"ها بشود "واقعیت"