گله میکنم از تنهاییم 
اما... 
بلوف میزنم. 
 یک جایی در گوشه کنار وجودم چیزی پنهان شده که مرا میترساند! 
من از ورود آدم های جدید به زندگیم میترسم. 
میترسم از اینکه کسی برایم "مهم" شود. 
من برای آدم ها برای رابطه ها،ارزش زیادی قائل هستم. برایشان زمان میگذارم.انرژی و احساس خیلی زیادی هزینه میکنم. 
و از این موضوع میترسم! 
میترسم از اینکه بخواهم کسی را بشناسم. 
این همه چیزی های ترسناک این همه ترس،کافی نیست برای اینکه دور خودم دیواری بسازم،نامرئی اما قطور و محکم؟! 
کافیست! باور کنید کافیست!

بیتا