factory reset

میری که حالتو خوب کنی. 

خوب میشی اما لحظه ای.چون یه چیزایی نمیزاره آب خوش از گلوت پایین بره! خوبیا!اما مدام یهو یه چیزایی خُره میندازه به جونت! 

یه چیزایی مثل طعم‌ قلیون آلبالو،مثل خاطره های خوبی که بد شد و خوب نموند... 

خلاصه این روزا واسه یه تفریح ساده،واسه یکی دو ساعت حال خوش باید جون بکنم!!!  


*همیشه گفتم،بازم میگم.کاش آدما دکمه ای داشتن که میتونستن خاطراتی که نمیخوان رو حذف کنن‌.