از آداب روزه داری و روزه نداری

در جامعه ای زندگی می‌کنیم که همه دارن به خوبی و خوشی کنار هم زندگی می کنند و در فیس بوک  اعلام می‌کنند که روزه می گیرند یا نه. بعد مثلا تو توی فیس بوک می فهمی همون دخترپسربازه هست که  هرشب با یکیه؛ اون هم روزه می گیره چون هرشب با یکی بودن و روزه گرفتن مقوله‌های جدایی هستن. بعد از اونور می فهمی اونی که خیلی هم محجبه است و اینا کلا به این چیزا اعتقاد نداره.هیچی دیگه خیلی خوبیم ؛ خودمون اعتقاداتمون رو اعلام می کنیم با اینکه هیشکی اسلحه نذاشته زیر گلومون که اعتراف کنید به عقایدتون.

خواستم بگم یه چیزایی نه دین ؛‌نه  قانون؛ نه اجباره. یه چیزهایی هست به اسم فرهنگ که درست بشو نیست. خودمون وظیفه ی خودمون می دونیم اعتقاداتمون رو به بقیه بگیم چون به هرحال مهمه تو زندگی هم سرک بکشیم؛ دور همیم خب. بعد اگر کسی مخالف ما بود سینه شرحه شرحه کنیم که جامعه دموکراته  دوست داشتم بنویسم؛ این اعتقاد خودمه که چی کار می کنم مگه من تو زندگی شما دخالت کردم
اینه دیگه.حالا یه هفته ی اول اینطور می گذره که به بقیه توضیح بدی روزه می گیری یا نه و جوابت هرچی بود دهنت صافه .

*آلما توکل/وبلاگ خرمالوی سیاه
**در کل آدمای پر ادعایی هستیم که همه ی حرفامون در حد ادعا باقی میمونه.اصن میخوام بدونم از معبود و اعتقادات آدم مگه شخصی تر هم داریم؟انقدر کنجکاوی های بی دلیل واقعا برای چی؟!