نصیحت گونه ای به موجودی نازنین که هنوز زمینی نشده

عزیزکم

شاید تصور تو از دنیا و آدم هایش با واقعیت متفاوت باشد.بگذار برایت چند خطی بنویسم.

اینجا آدم ها را هر چه بیشتر دوست داشته باشی بیشتر از تو میگریزند.پس هیچ وقت همه عشقی که داری را خالصانه تقدیم نکن مگر به یک نفر در تمام هستی که کسی جز مادرت نخواهد بود.که "مادر"همیشه استثنا و عجوبه ی تمام آفرینش است.

دلکم

اگر فکر میکنی دنیا جایی است که میتوانی رویاها و آرزوهایت را رنگ ببخشی سخت در اشتباهی.اینجا به شدت تلاش میکنی جسمت فرسوده میشود روحت بیمار. از همنوعان خود زخم میخوری و همیشه بنده ی شاکر معبود خود هستی و تمام اینها در راستایه رسیدن به اهدافی است که در ابتدای راه پرورشش دادی.اما در آخر به چیزهایی میرسی که شاید به نیمه شبیه به تصورات باشد و در برخی موارد بسیار تا بسیار دور از آنچه می اندیشیدی.

نازنینم

اینجا جایی است که ادعاها گوشت را کر و شعارها خسته ات میکند جایی که هرکس در تکاپو برای اثبات خویش است.و تو میمانی و حجوم تفکرات و عقاید روانه به سویت که باید از بینشان انتخاب کنی.انتخابی که ممکن است وقتی از من هم پیر تر شدی تازه به غلط بودنش پی ببری.میبینی عزیز دلم؟!اینجا جایی است که من با بیست سال سن خود را پیر خطاب میکنم:)

گل نشکفته ام

مواظب دلت باش....اینجا به راحتیه آب خوردن غارت میکنن تصاحب میکند میسوزانند دلت را. آسان خورد میکنند غرورت را.اینجا گذشتن ،رد شدن و فراموش کردن رسم شده است.میترسم زیر فشار این همه نامردی مچاله شوی.....

هیچ میدانی این روزاها خیلی ها منتظر ورودت هستند؟!

دنیا ادم هایی هم دارد که میشود بهشان اعتماد کرد.که تو را هر جور که باشی دوستت دارند.که برایشان مهمی.که همیشه نگرانت هستند.باید به دقت اطرافت را بررسی کنی برای یافتن این آدم ها که اگر چیزی در این دنیا با ارزش باشد همین هایی هستن که میتوانی در یک کلمه مهربان صدایشان کنی.

انقدر برایت حرف دارم که تمامی ندارد اما اینجا یک خصوصیت دیگر هم دارد.اینکه هر کس در آخر دنیا را از دریچه دیدگان خود میبیند .شاید آنچه تو بعدها در توصیف جهان بگویی متفاوت با برداشت های من باشد.

که امیدوارم باشد :)