-
[ بدون عنوان ]
جمعه 21 مهر‌ماه سال 1396 19:34
منتظرم انتظار اگه طولانی بشه رسیدن رو کم لطف و بی ارزش میکنه. منتظرم و هر کسی یه صبری داره
-
۱۳ مهر
پنج‌شنبه 13 مهر‌ماه سال 1396 23:25
فک میکنی هر سال چیزی عوض میشه یا بهتر میشه؟ نه بدتر میشه که بهتر نمیشه حالا دقیقا شیش سال شده ۲۱۹۰ روز میفهمی یعنی چی؟
-
اندر احوالات مهر
شنبه 8 مهر‌ماه سال 1396 13:07
یه روزایی مخصوص خودآزاری هستن.یعنی از صبح که بلند میشی به چیزایی فک میکنی که نباید و همون لحظه که چشم باز میکنی میفهمی که امروز از اون روزاست.به همه ی چیزای بد فکر میکنی به همه ی چیزایی که گذشته و دوسشون نداشتی به همه ی چیزایی که اتفاق نیافته و میخواستیشون به دیروز و امروز فردات و همه ناخوشایندی هاشون و برای من اوج...
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1396 21:08
از اونجایی که هیچوقت توی تلگرام گروه و کانالی نداشتم و ندارم و عموما حتی عضو هم نمیشم و همچنین تغییراتی که جدیدا در رابطه با اینستا تصمیم گرفتم ایجاد کنم .احتمالا دوباره اینجا فعال تر میشم همیشه گفتم اخرین جایی که ازش دست میکشم عطرگندم خواهد بود . بلاخره اخه اینجا خونه ی امن منه :)
-
[ بدون عنوان ]
سه‌شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1396 01:24
اونجایی که هیچ چیز و هیچکس نتونه سر ذوق بیارت جای خوبی نیست :)
-
۶۸/۵/۱۶
جمعه 13 مرداد‌ماه سال 1396 15:06
کره رو مینداخت تو یه کاسه ی رویی کوچیک و وقتی داغ شد توش تخم مرغ میشکوند و تند و زیاد هم میزد تخم مرغا سرخ میشدنو کاسه پر از تخم مرغ هم زده و روغن کف کرده میشد.همه میدونستیم نیمرو رو اینجوری دوست داره . بعد از اون دیگه هیچ وقت هیچکی تو خونمون اون مدلی نیمرو درست نکرد. پ.ن:تولدشه
-
تجاوز در دو سی دقیقه ی بعد از ظهر!
دوشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1396 00:05
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1396 18:10
مژده ای دل خبری در راه است
-
صدای زندگی
دوشنبه 5 تیر‌ماه سال 1396 11:55
از صمیم قلبم بهت تبریک میگم.و برات آرزوی خوشبختی میکنم. برای من ،تو همیشه یه دوست قدیمی و خوب و مهربونی که شاید بهتر از هرکسی منو میشناسه حتی اگه خودت اینو ندونی :)
-
آرزو دارم که مرگت را ببینم
دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1396 21:26
برای مرگ یه نفر چند سال دعا و نذر کنی کافیه ؟ هفده سال کمه ؟
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1396 15:08
دو شبه خوابای عجیب میبینم چی قراره پیش بیاد خدا میدونه!
-
امیرعباسم
یکشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1396 15:49
یه وقتایی یه اتفاقایی میافته که به آدم ثابت میشه اولویتای آدم اون چیزایی نیست که فکر میکرده.میفهمه یه چیزایی هستن که حاضره همه ی اولویت هاشو به خاطرشون زیر پا بزار یه جوری که انگار اصن از اول هم مهم نبودن .یه اتفاقایی که میگی خدایا هیچی نمیخوام .
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1396 01:33
یه دیالوگ عالی هست که میگه وقتی باید یه چیزی بگم یهو هیچی نمیگم ! فقط خواستم بگم منم ایضا شدیدا!!!
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 14 خرداد‌ماه سال 1396 18:52
تنها سرگرمی این روزام گوشی و اینترنته حالا احتمالا باید حتما توضیح بدم که چرا! که تلوزیون ندارم هارد پر از فیلم ندارم کتاب خوانده نشده ندارم کار ندارم درس ندارم کلاسی نمیرم و کلا من هستم و گوشی جانم .وقت هایی که تمام پیام های تلگرام و همه کانال هارو میخونم تمام اینستا رو زیر رو میکنم و همه ی کلیپ ها و عکسا و متن ها...
-
✂
سه‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1396 05:41
رفتم جلوی آینه و مثل همیشه و هر روز شروع کردم به شونه کردنه موی بلندمو بعد بافتمش از توی کشوی میز قیچی رو برداشتمو چیدمشون....شاید همش توی یه دقیقه اتفاق افتاد.بدون فکر،تعلل،تردید! قیچی وسط گیس موهام بود که یهو تازه فهمیدم چی شد... حالا همه میان میگن: چرا؟؟!! انگار که موی کوتاه یه "اشتباه" باشه که همه...
-
گفتند که از افسردگی بنویسیم
جمعه 5 خرداد‌ماه سال 1396 11:00
افسردگی یعنی یه کرختی مزمن تو تموم لحظه ها ،وقتی دارم میخوابم غذا میخورم دوش میگیرم قدم میزنم موزیک گوش میکنم یا حتی میخندم... یعنی روزها و روزها و روزها توی تخت چمباتمه زدن یعنی یه بیتفاوتیِ خاصِ عجیبی نسبت به همه ی اتفاقات خوب و بد که دیگه مهم نباشه چی شده ،چی میشه،یا چی قراره پیش بیاد،یعنی روزی ده بار مردن توی...
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1396 03:31
یه چیزی جایی خوندم تو این مایه ها که : وقتی بهت خیانت میکنن یا از اعتمادت سواستفاده میکنن مث این میمونه که دستاتو از بازو قطع کردن.تو میتونی ببخشیشون اما دیگه نمیتونی بغلشون کنی :)
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1396 03:28
بهارِ خوش آب و هوایِ آلرژی آورِ افسرده کننده!
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1396 03:26
جونم براتون بگه که لذتی که در انتقام هست در بخشش نیست
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1396 23:19
افکرا و احساسات ی که تو دوازده ساعت گذشته به سمتم حجوم آورده انقدر زیاد و غیرقابل وصفه که عاجز شدم از نوشتن. شُکی به وسعت هشت سال و به عمق واژه ی مقدس "رفاقت"!
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1396 17:55
خیال نکن چون آدم خوبی هستی خیلی کارو رو انجام ندادی تو خیلی کارو انجام ندادی چون شرایطشو نداشتی
-
گروه فامیلی
یکشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1396 23:12
یک گروه تلگرامی فامیلی داریم که من چند وقت یکبار طاقتم طاق میشه و به بهانه های مختلف لفت میدم و چند وقت بعد که دوباره پیام میدن که بیا قبول میکنم و باز همان آشو همان کاسه. چرا؟ بگذارید براتون بگم،اون گروه و یعنی در واقع افراد فامیل کلکسیونی از افکار و عقاید و سلایق متضاد هستند( لطفا دقت کنید به کلمه ی...
-
قوی باش
پنج‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1396 01:08
تظاهر به قوی بود از قوی بودن خیلی سخت تره! برای همین من تصمیم گرفتم بینشون دومی رو انتخاب کنم. زندگی و شرایط رسید به یه حد از درموندگی که من دیگه نتونستم ادای ادمای قوی رو دربیارم مجبور شدم واقعا محکم باشم و این پروسه مراحل مختلفی داشت.اول خوب شکستم ...باور کردم و پذیرفتم که دیگه اوج بیچارگی من در سنی که کمتر از دو...
-
محمودم
سه‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1396 02:19
روز مرد،روز پدر،روز تکیه گاه اسمش هرچی باشه مهم نیست،مهم اینه که توی زندگی من،تو بودی که این نقشو داشتی و چقدر خوب بلد بودی از پس این مسئولیت بربیای.ما بهت تکیه کردیم... سرنوشت،تقدیر،دنیا،مرگ،خدا اسمش هرچی باشه مهم نیست،مهم اینه که تو رو از ما گرفت... روزی که رفتی تنها روزه مرگ تویی که برادرم بودی نبود من اون روز خیلی...
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1396 20:44
دردی که نشود آن را نوشت مرا تا به اوج درماندگی میکشاند
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 11 فروردین‌ماه سال 1396 13:58
حسامو درک نمیکنم نمیدونم چم شده!
-
حول حالنا الی احسن الحال
یکشنبه 29 اسفند‌ماه سال 1395 20:45
ساعتای آخره سال نود و پنجه تا لحظات آخر سال همه در حال جنب و جوش هستن که همه چی برای شروع سال جدید آماده باشه. اما حقیقت اینه که سال تحویل فقط یه لحظه س مثل همه ی لحظه های قبل و بعدش.هیچی عوض نمیشه.معجزه ای اتفاق نمیافته.نه صلح جهانی میشه نه فقر از بین میره نه تخت بیمارستانا خالی میشه حتی شاید خیلیا دقیقا توی همون...
-
فرشته ی به نام مادر
شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1395 21:57
اصلا فرض کن امسال همه بدبیاری و رنج فرض کن همه دویدن و نرسیدن فرض کن همه دل شکستگی و دلتنگی همین که در کنار همه ی روزهای تلخم تو را و آغوشت را داشتم برایم از همه ی دنیا کافیست. "بیتا"
-
شمس لنگرودی
جمعه 27 اسفند‌ماه سال 1395 20:07
بهاری دیگر بی حضور تو از راه می رسد و آن چه که زیبا نیست زندگی نیست روزگار است که می گذرد.
-
[ بدون عنوان ]
سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1395 05:45
امشب اخرین شب تو سال 1395 که تو بابلسر میخوابم.