یک دوستی دارم از اوایل ساخت وبلاگ نگاه و حضورشو حس کردم
همیشه به من محبت فراااااوان داشته
دوستی که هیچی ازش نمیدونم جز یه آدرس ایمیل
وبلاگی نداره که بهش سربزنم منو نمیشناسه منم نمیشناسمش اما همه ی این سال ها پیگیر اینجا بوده و منو خونده
بی منت
بی توقع
نه انتظار خونده شدن داشته نه تبادل لینک نه کامنت نه لایک
اما همیشه بوده ،گاهی هم پیغام میزاره و منو خوشحال میکنه.
خب دیدم بعد این همه سال باید از همچین دوستی تشکر کرد دیگه.نباید؟
:)
*گاهی فکر میکنم آدمایی که اینجا منو میخونن و مجازی هستن بیشتر ازخیلی از آدمایی که در کنارم هستن منو میشناسن.
من تو نوشته هام هستم همه ی زندگیم ،احساساتم،عقایدم همه چی اینجا بین همین کلماته خیلیا اینو میدونن و وقت نمیزارن و براشون مهم نیست خیلیا حتی نمیدونن که مینویسمو بین نوشته هام زندگی میکنم...ولی اینو میدونم کسی که بخواد منو بشناسه و نخواد منو بخونه با من به بن بست میرسه خب شاید خودخواهانه باشه ولی تجربه اینو ثابت کرده....چون من اهل حرف زدن نیستم...