شب ها دراکولای غمگینی که من بودم

سیگار با مشروب با طعم هم آغوشی

یعنی فراموشی،فراموشی فراموشی

بعد از تو الکل خورد من را مست خوابیدم

بعد از تو با هر کس که بود و هست خوابیدم

بعد از تو لای زخم های استخوان کردم

با هر که میشد هر چی میشد امتحان کردم

تنهایی در جمع در تنهای تنهایی

....

لیوان بعدی قرص های حل شده در سم

باور بکن از هیچی دیگر نمیترسم

پشت سیاهی های دنیامان سیاهی بود

معشوقه ام بودی و هستی و نخواهی بود