عاشق زنی مشو...

عاشق زنی مشو که می خواند 
که زیاد گوش می دهد 
زنی که می نویسد 
عاشق زنی مشو که فرهیخته است 
افسونگر، وهم آگین، دیوانه 
عاشق زنی مشو که می اندیشد 
که می داند که داناست، که توانِ پرواز دارد 
به زنی که خود را باور دارد 
عاشق زنی مشو که هنگام عشق ورزیدن می خندد یا می گرید 
که قادر است روحش را به جسم بدل کند 
و از آن بیشتر عاشق شعر است 
(اینان خطرناک ترین ها هستند) 
و یا زنی که می تواند نیم ساعت مقابل یک نقاشی بایستد 
و یا که توان زیستن بدون موسیقی را ندارد 
عاشق زنی مشو که پُر، مفرح، هشیار، نافرمان و جواب ده است 
که پیش نیاید که هرگز عاشق این چنین زنی شوی 
چرا که وقتی عاشق زنی از این دست می شوی 
که با تو بماند یا نه 
که عاشق تو باشد یا نه 
ازاینگونه زن بازگشتِ به عقب ممکن نیست 
هرگز 


Martha Rivera Garrido
شاعره ی معاصر  
مترجم ناصر علیزاده