دسته ی چهارم

آدمایی هستن که خطرناکن و غیر قابل اعتماد.اینا اونایی هستن که حتی به چهار چوب های خودشونم پای بند نیستن!

آدمایی هستن سطحی و یکنواخت .اینا اونای هستن که یک سری قانون دارن تو زندگیشون(اکثرا خود ساخته)که تحت هیچ شرایطی از اونا تخطی نمیکنن.

آدمایی هستن امن و اروم که یه خط مشی دارن که بسته به شرایط و اوضاع گاهی استثنا قائل میشن و انعطاف به خرج میدن و میشه رو خودشون و عقیدشون حساب کرد. 

اما صحبت من با یه دسته دیگه از آدماست که به شدت منو آزار میدن!بیش از همه حتی!

آدمای ،اهل شعار،آدمای ترسویی که فقط حرف میزنن.اینا اونایی هستن که مدام دوست دارن چهارچوب ها و خط قرمزای زندگیشونو بشکنن و فکر میکنن اونور این چهارچوب ها براشون بهشته و زندگیشون خیلی بهتر بدون این خط قرمزا اما جرات و جسارت این کارو ندارن!و فقط مدام حرف میزنن و حرف میزنن! 

من نمیگم شکستن قوانین خوبه یا بد.اصلا هم حرفم این نیست که کلا قانون داشتن لازمه یا نکته مثبتیه یا منفی! و نمیگم فکر‌کردن به اینکه اگر طور دیگه ای زندگی کنیم بهتر هست یا نه,چیز بدی به حساب میاد. 

من فقط میگم دو دل بودن،جسارت نداشتن،و تنها، شعار روز های خوب رو دادن و مدام تو تردید زندگی کردن مزخرفه و حال ادمو بد میکنه!

یا بشکنید همه چیزو و رها بشید یا به عقایدتون ایمان داشته باشید و پاش وایستید!! 

آدمایی که‌ همش میخوان و نمیتونن یا هیچ کاری نمیکنن جز غصه خوردن و حرف زدن.آدمایی که فقط غر میزنن.لج منو درمیارن. 

اینا همونایی هستن که هیچ وقت حتی از یک روز زندگیشون راضی نیستن و لذت نمیبرن.حتی یک روز!!!