اُخرایی

روزهای خوبی نیست!

سخت میگذرد 

بد میگذرد

و دیر!

هر ثانیه اش کش می آید

و تو تمام‌ روز در انتظار این تمام شدن هستی

فردا میرسد 

و این انتظار مضحکِ بی دلیلِ بی معنا تمام نمیشود!

انگار بختکی شده روی روزگارت 

یک حسِ سکون و کرختیِ اسف ناکی مدام درونت ریشه میدواند

و نمیدانی با کدام تیشه میشود به ریشه اش زد  

قبل از آنکه همه ی وجودت را بخشکاند...