زخم خورده نگاهت شده ام

سپیدهایم کبود شده اند

استخوان "کوتاه"هایم شکسته،قلمم مو برداشته است

کمر شاعرانگیم خم شده

بگو چگونه وصله کنم چهل تیکه ی احساسم را

بگو چطور احیا کنم قلب از تپش ایستاده ام را 

مگر من از تو چه طلب کردم؟!

آرامش خواستن این همه تاوان داشت؟؟!!

باید دل خوش داشتن این همه گران تمام میشد برایم؟؟!!

بگو به کدامین گناه مصیبت زده ام کردی؟؟!!

دوست داشتنت تا این اندازه مجازات داشت مهربان من؟!