هیچی

بعضی وقتا میشه شروع میکنی به گله گزاری از کسی که ازش توقع داری توی دلت ازش ناراحت میشی نسبت بهش کنیه میکنی اعصابتو خورد میکنی خلاصه شاید ته دلت کلی فحششم بدی یهو میبینی طرف تو خونش مرده جنازش بو گرفته ولی تو تویه تمام این مدت ازش توقع داشتی در حالی که خودت حتی نفهمیدی یارو مرده!!!!

مثال زدم البته خلاصه منظورم این بود که یه وقتایی خیلی پر توقع میشیم.و از بقیه انتظار کاری رو داریم که خودمون نکردیم یا نمیکنیم!!!

میخوام بگم

بیخیال اصن

هیچی


*باید یه عذر خواهی و یه تشکر حسابی بکنم از برو بچه های وبلاگی بابت این مدت.کسایی میخونمشون اما کامنتی نزاشتم کسایی که میخونن منو یا حتی اونایی که دیگه نمیتونن اینجا رو یا حتی همین پست رو بخونن به خاطر رمز وبلاگ اونایی که حتی شاید تو لینکام نباشن اما بهشون سر میزنم.همه اونایی یه روزی با بودنشون عطر گندم شد عطرگندم و واسه خودش رونقی داشت......

خلاصه حلال کنید

سراب بیابان-سرباز-گل بارونی-سروش زندگی-چکاوک-نگین-هنگامه-تارا-هستی.....

حتی اونایی که فقط برای یک بار عطر گندم رو خوندن.