حالم.....

امشب تولد دوستم بود.رفتم پیشش چند تا دیگه از دوستامم بودن.اما...

با این که با بهترین دوستام بودم اما حالم خوب نبود نه این که خوب نباشه ها خیلی سعی کردم که خوشحال باشم اما نمی دونم چرا نمیشد.راستش اصلا از ته دل نخندیدم.مخصوصا اخراش همش میرفتم تو هپروت .

اخه چرا ؟مگه همیشه وقتی با دوستام بودم خوش نبودم؟اخه من که خیلی دوستشون دارم مگه میشه با کسایی که دوستشون داری باشی اما حالت خوش نباشه؟نمیگم خوش نگذشت اتفاقا خیلی هم خوب بود اما حالم خوش نبود.

وقتی هم اومدم خونه همه بهم میگفتن چرا ناراحتی!؟اما خودمم نمی دونستم چرا!! برای همین نمیتونستم جوابشون رو بدم.خلاصه از دست خودم حسابی کلافم.دوست ندارم ناراحت باشم.دوست ندارم بی حوصله باشم.دوست دارم شاد باشم بخندم .اونم بعد از این همه اتفاقای خوب  ناراحتی اصلا معنی نمیده.