انکار

خیلی چیزا رو نمیشه انکار کرد.

مثل این که یه روز رفت و دیگه برنگشت،این که دلم بی اندازه براش تنگ میشه ،نمیشه انکار کرد که خیلی خیلی خوب بود،نمیشه انکار کنم که ارزو دارم یه بار دیگه ببینمش،....

اما خیلی چیزای دیگرو هم نمیشه انکار کرد.

نمیشه منکر مرگش شد،نمیشه انکار کرد که دلتنگی من اونو برنمی گردونه،نمی تونم بگم هر ارزویی براورده میشه،نمیشه بگم یه روزی برمیگرده،والبته نمیشه انکار کرد که زندگی جریان داره،حتی بدون اون،حتی بدون من،حتی.........

اینجوری که باید خیلی چیزای جدید یاد بگیرم.همون طور که تو این نه ماه چیزای تازه ای یاد گرفتم.

حالا میفهمم که داغ ادم رو صبور میکنه.یه دیدگاه جدید ،فکر کردن به چیزایی که تا حالا به ذهنتم خطور نکرده،چیزای که برات بی ارزش بودن مهم میشن،یا یاد میگیری که از لحظه لحظه زندگی استفاده کنی،اشتباهاتو زود جبران کنی،دل کسی رو اسون نشکنی،تا میتونی خوب باشی و خاطر های خوب بسازی،.....برای این که نمی دونی قرار چه زمانی بمیری یا چه زمانی بمیرن.